loading...
آموزش_علمی _ سرگرمی _ دانلود و ...
afagh بازدید : 154 جمعه 18 فروردین 1391 نظرات (0)

در اوزاکای ژاپن ، شیرینی‌سرای بسیار مشهوری بودشهرت آن به خاطر شیرینی‌های خوشمزه‌ای بود که می‌پخت .
مشتری‌های بسیار ثروتمندی به این مغازه می‌آمدند ، چون قیمت شیرینی‌ها بسیار گران بود. صاحب فروشگاه همیشه در همان عقب مغازه بود و هیچ وقت برای خوش‌آمد مشتری‌ها به این طرف نمی‌آمد ، مهم نبود که مشتری چقدر ثروتمند است.
یک روز مرد فقیری با لباس‌های مندرس و موهای ژولیده وارد فروشگاه شد و عمداً نزدیک پیش‌خوان آمد، قبل از آن‌که مرد فقیر به پیشخوان برسد، صاحب فروشگاه از پشت مغازه بیرون پرید و فروشندگان را به کناری کشید و با تواضع فراوان به آن مرد فقیر خوش‌آمد گفت و با صبوری تمام منتظر شد تا آن مرد جیب‌هایش را بگردد تا پولی برای یک تکه شیرینی بیابد.
صاحب فروشگاه خیلی مؤدبانه شیرینی را در دست‌های مرد فقیر قرار داد و هنگامی که او فروشگاه را ترک می‌کرد، صاحب فروشگاه همچنان تعظیم می‌کرد
وقتی مشتری فقیر رفت، فروشندگان نتوانستند مقاومت کنند و پرسیدند که در حالی که برای مشتری‌های ثروتمند از جای خود بلند نمی‌شوید، چرا برای مردی فقیر شخصاً به خدمت حاضر شدید؟
صاحب مغازه در پاسخ گفت:
مرد فقیر همه‌ی پولی را که داشت برای یک تکه شیرینی داد و واقعاً به ما افتخار داد این شیرینی برای او واقعاً لذیذ بود.
شیرینی ما به نظر ثروتمندان خوب است، اما نه آنقدر که برای مرد فقیر، خوب و باارزش است.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    دوست دارید در این وبلاگ بیشتر به چه موضوعاتی بپردازیم؟
    نظر شما در باره وبلاگ ما
    آمار سایت
  • کل مطالب : 67
  • کل نظرات : 61
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 27
  • آی پی دیروز : 17
  • بازدید امروز : 69
  • باردید دیروز : 21
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 262
  • بازدید ماه : 724
  • بازدید سال : 11,260
  • بازدید کلی : 72,345